نیم ساعت پیش بود، یکچیزی تماشا می کردم که مربوط به هدف گذاری کاریم در آخرین روزهای هزاروچهارصد و یک بود، یک هدفی که مطمئن بودم تکان دهنده و موثر خواهد بود! باورش برای خودم هم سخت بود که این هدف عریض و طویل را مچاله کردم و با تمام ساعت های زحمتی که در هزارو چهارصدودو خرجش کردم بی خیالش شدم! هدف قلمبه و چاق و چله ای برای هزاروچهارصدوسه و سال های پیش رو برای خودم پیچیده ام که خب راستش شما که غریبه نیستی! (شمایی که مدام نارنجدونه را میجوری میگم! و شب و روز برای خودم منبع
درباره این سایت