نه مرا جرأت یدن تو
نه تو را میل به یده شدن

.

نه مرا طاقت نادیدن تو
و تو پرهیزی از این دیده شدن

.

هم مرا حسرت همراهی تو
هم تو را دلهره‌ از چیده شدن

.

هم مرا خجلت بوییدن تو
تو در اندیشه‌ی روییده شدن

.

تو به دنبال شکوفایی و من
من در هنگامه‌ی خشکیده شدن

.

نه مرا تابی در این فاصله‌هاست
نه تو را حکمی به برچیده شدن

.

نه مرا فرصت دل دل کردن
نه تو را همت دلداده شدن

.

من همه غرق گناه خواستن و
تو پی توبه و بخشیده شدن

.
✅????
@BKDelneshin دل‌نشین
─•═????????????????????═•─
BKD-901
#Bakia (33) : جرأت
Babak


۱

حال من خوش نیست و . حال بدم را دوست دارم

این مسیری که برایت آمدم را دوست دارم

۲

پر شدم از خواستن تو ، در گذر از این مسیر

درد تو بر جان من ، درد خودم را دوست دارم

۳

من نفهمیدم کجا و من چه راهی میروم

هر مسیری که کنارت بوده‌ام را دوست دارم

۴

هر مسیری که به دنبال تو بودم زندگیست

هر طریقی که به همراهت شدم را دوست دارم

۵

سر به روی شانه‌ و من تکیه کردم بر سرت

آن زمان که بوسه بر سر می‌زدم را دوست دارم

۶

بوسه بر پیشانی و آن بوسه‌های دم به دم

بوسه بر دستان تو، هر دم به دم را، دوست دارم

۷

حس گرمای وجودت ، شعله زد بر پیکرم

من در آغوشت درافکندم خودم را، دوست دارم

۸

من که ابعاد دلت اندازه کردم با دلم

اینکه خود را در دلت جا کرده‌ام را دوست دارم

۹

جای انگشتان و جای بوسه‌ها بر گونه‌ها

من اگر از دلبرم دل بُرده‌ام را دوست دارم

۱۰

در مسیر تو شدم همراه تو سوی بهشت

آن مسیری که در آن عاشق شدم را دوست دارم

۱۱

کودکانه ، پا به پایت ، عاشقانه آمدم

در مسیرت بی تو حتی میروم را، دوست دارم

 

✅????

@BKDelneshin دل‌نشین

─•????????????????????•─

BKD-890

#Bakia (32)  :  مسیر

Babak


۱

یک نفسْ قصد دل و جان می‌کنی

یک زمان ، گیسو پریشان می‌کنی

گیسوانت را تو پنهان کن گُلم

یک بغلْ ما را تو مهمان کن گُلم

۲

آتشی در دل فراهم می‌کنی

ناگهان این شعله‌ را کم می‌کنی

آتش عشقتْ فروزان کن گُلم

یک بغلْ ما را تو مهمان کن گُلم

۳

چون زلیخا، عشق بازی‌ می‌کنی

یوسفِ دل را تو راضی می‌کنی

دعوتِ یوسف به کنعان کن گُلم

یک بغلْ ما را تو مهمان کن گُلم

۴

یک زمان دامن ز من پس می‌کشی

مدتی دیگر ز من دست می‌کشی

دامنت را پر ز ریحان کن گُلم

یک بغلْ ما را تو مهمان کن گُلم

۵

این همهْ زیبایی و لطف و کَرم

بوسه‌ای بر من ببخشا ، دلبرم !

بوسه‌ای از روی احسان کن گُلم

یک بغلْ ما را تو مهمان کن گُلم

۶

اَبروانت را، که در هم می‌کشی

بهر عشوه، پلک بر هم می‌کشی

مرحمت بر یار نالان کن گُلم

یک بغلْ ما را تو مهمان کن گُلم

۷

سر به روی شانه، بر من تکیه کن

دستهایت را به دستام هدیه کن

دست و دلبازیْ فراوان کن گُلم

یک بغلْ ما را تو مهمان کن گُلم

۸

در خیالت ، غرقِ رویا می‌شوم

بی اجازه تا کجاها می‌روم

با من همراهی چو یاران کنم گُلم

یک بغلْ ما را تو مهمان کن گُلم

۹

حس و حالم را دگرگون می‌کنی

تبِ دیدارِ خود افزون می‌کنی

حالِ بیمارم تو درمان کن گُلم

یک بغلْ ما را تو مهمان کن گُلم

۱۰

کن حلالم ، گر که دلگیرت شدم

رفت جوانی‌ها و من ، پیرت شدم

بینوا را ‌سر به سامان کن گُلم

یک بغلْ ما را تو مهمان کن گُلم

۱۱

مِنتی بر من گذار ، پیشم بیا

خارج از رویا ، به دیدارم بیا

خانه‌ی من را گلستان کن گُلم

یک بغلْ ما را تو مهمان کن گُلم

@BKDelneshin دل‌نشین

─•═????????????????????═•─

BKD-878

#Bakia 31 مهمان 

Babak


 

چه به جا مانده ؟ ، جز یک خستگی

 

وعده‌های نابِ یک دلبستگی

 


چه به جا مانده ؟ ، جز شعر و غزل

 

دردسرهای بد ِ وابستگی

 


می‌زند خنجرْ نبودت ، ذره ذره ، بیصدا

 

در میان به‌به و چه‌چه ، به این شایستگی

 


چه به جا مانده ؟ ، جز طفلک دلم

 

یک دلِ تنها و دلْ شکستگی

 


در پسِ بود و نبودِ گاه به گاه

 

من تمام گشتم ، به این آهستگی

 

✅????️
@BKDelneshin دل‌نشین
─•═????????????????????═•─
BKD-869
#Bakia 30 خستگی ؛



شعر من


یک عاشقانه از خداست
 

عاشقانه‌ای به رنگ قصه‌هاست
 

بی‌‌نظیر و بی‌بدیل و کیمیاست


شعر من
 

روح بزرگ قله‌هاست
 

به بلندای دماوند و دناست
 

به حرارت کویر و ماسه‌هاست


شعر من
 

عطر بهاریِ گُلاست
 

به گواراییِ آب چشمه‌هاست
 

رقصِ زیبای پَر پروانه‌هاست


شعر من
 

حرف تمام آدماست
 

به قشنگیِ کلام عاشقاست
 

به لطافتِ دلِ دلداده‌هاست


شعر من
 

وصف فرشته‌ی خداست
 

یک فرشته که کنار آدماست
 

شعر من ، شعرترین شعر خداست


شعر من
 

درد محبت و وفاست
 

تپش قلب کسی که بیصداست
 

واسه‌ی داشتن تو ، دست به دعاست


شعر من
 

راز و نیاز لحظه‌هاست
 

زندگی با تو در این ثانیه‌هاست
 

ساده اما . هدیهْ از سوی خداست

 

✅????️


@BKDelneshin دل‌نشین


─•═????????????????????═•─
BKD-842
#Bakia 29 شعر من ؛


 

یکی بود ، یکی نبود

 

زیر گنبد کبود

 

من شدم عاشق اون دختری که

 

مثل اون هیچ کی نبود


دخترک همتا نداشت

 

زیر گنبد کبود

 

من شدم عاشق اون دختری که

 

دخترک عاشق یکّی دیگه بود

 

 


یکی بود ، یکی نبود

 

زیر گنبد کبود

 

دختری بود که واسم همتا نداشت

 

دخترک قلب و دل عاشقمو تنها گذاشت

 

زیر گنبد کبود

 

دخترک رفت و دیگه اینجا نبود

 

با من و حرف دلم آشنا نبود


✅????️
@BKDelneshin دل‌نشین
─•═????????????????????═•─
BKD-098
بابک #Bakia 22 ؛ یکی بود یکی نبود


 

اینکه گفتی : «عاشق هستی»

 

این برایم چون عسل بود

 

این برایم چون حکایت، قصه و ضرب‌المثل بود


 

اینکه گفتی : «عاشق هستی»

 

خوب و شیرین، دلنشین بود

 

در میان دلبری‌ها، این کلامت، بهترین بود


 

اینکه گفتی : «عاشق هستی»

 

گرچه خوب و دلنشین بود

 

اینکه من باور نمودم، اشتباه اولین بود


 

اینکه گفتی : «عاشق‌هستی»

 

لایق صد آفرین بود

 

اینکه من دل بر تو بستم، این خطای دومین بود


 

اینکه گفتی : «عاشق‌هستی»

 

قصد و نیّت در همین بود

 

اینکه من در تو بسوزم، این برایت کمترین بود


 

اینکه گفتی : «عاشق هستی»

 

قصه‌ی خُلد بٙرین بود

 

این نه عشقی‌آسمانی،قصه‌ای روی زمین بود


 

اینکه گفتی : «عاشق هستی»

 

قصه‌ی تلخ و شیرین بود

 

«عاشقم من»!، «عاشقی تو»!، آن‌تفاوت‌ها در این بود


 

اینکه گفتی : «عاشق هستی»

 

یک شروع آتشین بود

 

اوج بُهت و اوج حٙسرت، در نگاه آخرین بود


 

اینکه گفتی : «عاشق هستی»

 

کاش الهی ، اینچنین بود

 

«باور عشق خیالی»، این برایم، بدترین بود

 

✅????️


@BKDelneshin دل‌نشین


─•═????????????????????═•─
BKD-467
بابک #Bakia 21 : اینکه گفتی

 


  • سکوت عشق (36)‏

1

این سکوت عشق ، فرجامی به جز سردی ندارد

داستانی جز غم و اندوه و شب گردی ندارد

گرچه اول بود قرارش ، شور و شوق و بیقراری

دل شود بیمار و عشق ، سودای همدردی ندارد

2

این سکوت عشق، قاتل می شود، رحمی ندارد

تکیه گاهش دیگر آن . آسایش و نرمی ندارد

دست های مهربانش ، لطف و دل گرمی ندارد

وعده هایش می شود پوچ و از آن شرمی ندارد

3

این سکوت عشق، گاهی رفتنی رو به زوال است

بلکه خشکیدن و پوسیدن این تازه نهال است

گرچه امیدش از اول، شوق دیدار و وصال است

این چنین نامهربانی . در میان راه ، سوال است

4

این سکوت عشق، همچون دعوتی رو به جنون است

دل دلداده و دلدار . همه آغشته به خون است

 

بابک #Bakia باکیا 


????
1
خوش به حال روزگار که با تو بوده همسفر
بد به روزگار من که از تو میشه بی‌خبر
2
خوش به حال سرنوشت که اینجوری قصه نوشت
که نبود و بود تو . فرق جهنم و بهشت
3
خوش به حال لحظه‌ها که بیقرارم اینچنین
تویی تنها "دلخوشی" و تویی تنها "دلنشین"
4
خوش به حالِ دلِ تو که یک نفر دوسش داره
بد به حال دل من که هیچکسی رو نداره
5
خوش به احوال دلت که من براش رهگذرم
بد به احوال دلم که بیخودی منتظرم
6
خوش به حال پیرهنت، چه خوش نشسته به تنت
بد به حال دست من، هیج نرسید به دامنت
7
خوش به حال عینک و شیشه‌ی دودی رو چشات
بد به احوال چشام ، تیره میشن با دوری‌هات
8
خوش به اون خنده‌‌‌ای که نشسته کنج لب تو
بد به حال لب من که خشک شده از تب تو
9
خوش به حال نفسات، دائم توی حال و هوات
بد به حال نفسم که تنگ میشه دائم برات
10
خوش به حال گیسوهات، نشسته روی شونه‌هات
بد به حالم که نشد دست بکشم لای موهات
11
خوش به حال اَبروهات، بازی دارن با پیشونی
بد به احوال خودم، دعوت نبود به مهمونی
12
خوش به حال روسری که با تو داره دلبری
بد به احوال دل و دلبر و عشق سرسری
✅????
@BKDelneshin دل‌نشین
─•═????????????????????═•─
BKD-942
#Bakia (35): تویی تنها دلخوشی
Babak,K


نه مرا جرأت یدن تو
نه تو را میل به یده شدن

.

نه مرا طاقت نادیدن تو
و تو پرهیزی از این دیده شدن

.

هم مرا حسرت همراهی تو
هم تو را دلهره‌ از چیده شدن

.

هم مرا خجلت بوییدن تو
تو در اندیشه‌ی روییده شدن

.

تو به دنبال شکوفایی و من
من در هنگامه‌ی خشکیده شدن

.

نه مرا تابی در این فاصله‌هاست
نه تو را حکمی به برچیده شدن

.

نه مرا فرصت دل دل کردن
نه تو را همت دلداده شدن

.

من همه غرق گناه خواستن و
تو پی توبه و بخشیده شدن

.
✅????
@BKDelneshin دل‌نشین
─•═????????????????????═•─
BKD-901
#Bakia (33) : جرأت
Babak


همه حرکات من، ادای تو بود ۱ ) همه‌ی حرکات من، ادای تو بود ؛ - ابهت تنظیم بازوبند کاپیتانی - نرمش کردن با بند کتانی باز - رقص پای قبل شروع بازی - سینه به جلو و شونه به عقب - دست به کمر ایستادن‌ها باز هم ادایت را درمیاورم و ژستت را میگیرم ۲ ) پیکر اسطوره فوتبال آرژانتین در گورستان بیا ویستا بوینس آیرس آرام گرفت با تجمع عظیم دوستداران دیگو مارادونا، مثل یک رییس جمهور با ستاره محبوب خداحافظی کردند. ۳ ) حالا می‌گویند رفته و تمام شده و من فکر میکنم دروغ میگویند
به نام دیه‌گو مارادونا بغض گلومو گرفت. به هم ریخته شدم بی‌خجالت ، اشک ریختم اسطوره رفت اسطوره‌ای از جنس مردم دیه‌گو برگزیده بود که اکنون دنیای ورزش به احترامش بیقراری می‌کند دیه‌گو اسطوره‌گی را به ورزش هدیه داد Diego Armando Maradona دیه‌گو آرماندو مارادونا (1960-2020) همه‌ی ما این ادای احترام رو به فوتبال بدهکاریم که فوتبال تکرار نشدنی‌ترین بازیکنی رو از دست داده که عزت و احترامی جاودانه از خود به جا گذاشت ورزش و فوتبال، قهرمان زیاد داشته، ولی اسطوره نه
─•═⚜️????⚜️═•─ شکار ✅????️ ???? ۱ یک‌روز که در فکر تو بودم، به کمینت بنِشستم در فکر شکارت شدم و تیر و کمان بود به دستم ۲ در فکر تو و بند خیالات تو بودم از عطر تو اِنگاری، خبردار شده شصتم ۳ در فکر تو و دانه و دام و تله بودم با رشته‌ای از گل که به سوی تو فرستم ۴ در دور و بر دامی که من بر تو نهادم چرخیدی و رقصیدی که من سهم تو هستم ۵ آن روزی که من مست ِ خیالات تو گشتم از توبه گریزان شدم و توبه شکستم ۶ من محو تماشای تو، در گوشه‌ای پنهان آه اِی دل ِغافل ! که چنین دل
─•═⚜️????⚜️═•─ دل ❤️ ✅????️ ???? ۱ چه بر سر دلت آمده ، که تنگ نمی‌شود آدمی که به یکباره، دلش سنگ نمی‌شود ۲ کجای دلت بوده‌ام که دیگر نیستم، کجا؟ که حتی دلت برای دلم تنگ نمی‌شود ۳ چه می‌شود دلت را که بیقرار نمی‌شود چگونه دلت با دلم هماهنگ نمی‌شود ۴ چه به روز دلت آمد که دلت سنگ می‌شود عجبا که بین‌ ما ، شروع ِجنگ نمی‌شود ۵ چه به چشم دلت آمد که دلت سیر می‌شود دل که یکباره اسیر آب و رنگ نمی‌شود ۶ چه به دریای دلت ریختی که دل مست می‌شود دل به ناگاه که چنین مست و ملنگ

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

بلبرینگ خود تنظیم پذیرش تحصیلی پورتال و سایت تفریحی خبری ایرانیان خدمات کشاورزی شانار وینگ چون شهرستان تبریز با مربیگری سی هینگ پرویز رستمی علوم کامپیوتر و طراحی نما ساختمان